شیعیان کیستند؟ | ||
|
پارهای از صاحبنظران و آگاهان عربستانی نیز بر صحت این موضوعات ناخوشآیند مهر تأیید زدهاند، از جمله «امل زاهد» نویسندة زن عربستانی تأکید میکند: چارهای نداریم که اعتراف کنیم در جامعة عربستان انواع فساد اخلاقی در حال افزایش بوده و در بیشتر خیابانهای شهرهای عربستان مظاهر فساد علنی شده است. وی با بیان اینکه انحرافات جنسی در عربستان معضلی پیچیده و خطرناک شده، خاطرنشان کرده است: افزایش و رواج موسیقیهای مبتذل و انتشار مطالب گمراهکننده، جوانان سعودی را در معرض فساد و خانوادههای این کشور را در آستانة فروپاشی قرار داده است. وی تأکید کرده است: دولت سعودی با اعمال زور و سیاستهای سختگیرانه نتوانسته است مانع رواج و گسترش فساد اخلاقی و انحرافات جنسی در جامعة عربستان شود و بیشتر جوانان عربستانی از خطرهای پیش روی خود آگاه نیستند. (همان) ۳-۴٫ در جمهوری اسلامی ایران انقلاب اسلامی ایران به منزلة انقلابی فرهنگی و تمامعیار، بهویژه تا پایان دهۀ ۱۳۶۰، هنوز متأثر از فضای ارزشی انقلاب و جنگ تحمیلی بود و کاستیها و آفات فرهنگی چه در سطح مسئولان و چه در سطح مردم کمتر به چشم میخورد. متأسفانه به دلایل مختلف داخلی و خارجی، این فضای ارزشی و فرهنگی دچار خدشههایی گردیده و موجبات نگرانی دلسوزان انقلاب را فراهم آورده است. بیدلیل نیست که رهبر معظم انقلاب، بارها به ضرورت جدیگرفتن بخش فرهنگ و رفع مظلومیت از این بخش اشاره نمودهاند. (نک: خامنهای، ۱۳۸۶) حتی جنبههای فرهنگی عملکرد دولتهای پس از انقلاب در ارزیابیها بسیار مغفول واقع شده و ارزیابیهای مزبور بیشتر دارای رویکردهای تخصصی سیاسی و اقتصادی است و بسیاری از کارشناسان هم متوجه این نقیصه شدهاند. برای نمونه، معاون پژوهشهای فرهنگی و اجتماعی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام، با برشمردن چالشهای اجتماعی ده سال آیندة ایران، به بیان آمارهای متعدد از جمله رسیدن آمار راستگویی ایرانیان به زیر چهل درصد و رشد ۱۳۳ درصدی فساد اقتصادی و اختلاس پرداخته و اذعان داشته است: همه از طرح تحول اقتصادی صحبت میکنند، اما یک نفر مقالهای ننوشته است که در کنار تحول اقتصادی نیازمند طرح تحول اجتماعی هم هستیم. جامعهای که به دنبال توزیع ثروت در کشور است باید به فکر چند میلیون نفر معتاد، شکاف طبقاتی، آمار بالای طلاق، رشوه و ارتشا، بیعدالتی، پارتیبازی و… هم باشد، اما کسی به تحول فرهنگی فکر نمیکند. (صالحی، ۱۳۸۷: ۳) از سوی دیگر، ضعف «فرهنگ کار» نیز از امراض فرهنگی موجود در کشورمان به شمار میآید. فرهنگ کار به منزلة شیوة زندگی، نقش بنیادی و زیربنایی در ارتقای سطح پویایی جوامع دارد. زمانی که فرهنگ کار نهادینه شود، کار ارزش تلقی میشود و همة افراد جامعه در سطوح مختلف کار کردن را مسیر توسعة موزون جامعه میشمارند و از طریق کار صحیح و بهینه، به توسعة اقتصادی کمک میکنند. عبادت دانستن کار، در نگرش اسلامی گامی بسیار بزرگ و مؤثر در ارتقای فرهنگ عمومی است و اگر کار را عبادت بنگرند، تلاش و کوشش افراد بیشتر و مشکلات در پرتو تلاش رفع میشود. بسیاری از محققان و جامعهشناسان علت اصلی عقبماندگی، توسعهنیافتگی و ناکارآمدی موجود در جهان سوم را ضعف فرهنگ و اخلاق کار دانستهاند. از جمله به ادعای برخی از مطالعهها و پژوهشهایی هم که در ارتباط با علل توسعهنیافتگی در ایران صورت گرفتهاند از موانع عمده در این راه موانع فرهنگی بهویژه ضعف فرهنگ و اخلاق کار در ایران و و جود ناکارآمدی در سامانة نظام سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورمان است. از مصادیق و نشانههای بارز ضعف فرهنگ کار و ناکارآمدی مذکور، به وجود نسبی و پرنوسان نشانههایی مانند کمکاری، تنبلی و فرار و یا غیبت از محل کار و اتلاف وقت در آن، کمبود برنامه و بیانضباطی و «کار هیئتی»، پایین بودن ضریب بهرهوری، بیکاری پنهان، بیمسئولیتی و بیانگیزگی و ضعف وجدان کاری، پایین بودن ساعت متوسط کاری، تعطیلیهای فراوان، مدرکگرایی، وجود فرهنگ مصرفزدگی، رفاهطلبی و تجملگرایی، ضعف کار جمعی و سازمانی، ناهمخوانی مشهود مدارک تحصیلی با نوع کار تخصصی، فقدان بسترهای لازم کارآفرینی و خلاقیتهای عملی، مغفول ماندن توجه به فرهنگ کار و مهارتهای حرفهای در نظام آموزشی و بوروکراسیهای دست و پاگیر در سازمانها و ادارات دولتی و خصوصی میتوان اشاره کرد. افزون بر این، پدیدههایی چون ولگردی، بزهکاری، فحشا، فعالیتهای مخفی و خلاف، از جمله تبعات بیکاری به شمار میروند. همچنین باید خاطرنشان کرد که وجود اینگونه ناکارآمدیها و ضعف فرهنگ کار نیز مورد تأیید و اشاره دستگاهها و مراکز پژوهشی قرار گرفته است. (نک: دومین گزارش مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی پیرامون اشتغال جوانان) در همین راستا یکی از اصحاب اندیشه بیست عامل عقبماندگی ایرانیان را در فرهنگِ جامعه جستوجو نموده است. مصطفی ملکیان با اعتقاد به اولویت فرهنگ بر سیاست، وظیفة روشنفکر را نقد فرهنگی جامعه میداند تا نقد سیاسی دولت. بر همین مبنا، عوامل عقب ماندگی ایرانیان را این بیست عامل میداند: پیشداوری، جزمیت و جمود، خرافهپرستی، بها دادن ـ زیاد از حد ـ به داوریهای دیگران نسبت به خود، همرنگی با جماعت، تلقینپذیری، القاپذیری، تقلید، پذیرش صرفاً تعبدی، شخصیتپرستی، تعصب، اعتقاد به برگزیدگی، تجربه نیندوختن از گذشته، جدی نگرفتن زندگی، نسبتنسنجی در امور، دیدگاه مبتذل به کار، قائل نبودن به ریاضت، از دست رفتن قوة تمیز بین خوشآیند و مصلحت، زیادهگویی، زبانپریشی و ظاهرنگری. از نظر ملکیان، فرهنگ مزبور زیربنای سیاست و اقتصاد فعلی است و حاکمان، زاییدة این فرهنگ و رژیم سیاسی مولود مردم است و رژیم سیاسی بهتر به فرهنگ بهتر نیاز دارد. (نک: ملکیان، ۱۳۸۵) فرهنگ سیاسی کشورمان نیز خالی از آفات نبوده است، همچنانکه نگارنده در اثر دیگری، (نک: اخوان کاظمی، ۱۳۸۸: ۲۲۹-۲۴۹) فرهنگ سیاسی ایران را ـ از دید خود و برخی صاحبنظران ـ دارای صفات منفی زیر دانسته است: ضعف فرهنگ سیاسی مشارکتی و مدنی، قوت فرهنگ سیاسی تبعی ـ احساسی و تودهای، تأثیرپذیری از فرهنگ سیاسی عشیرهای، (نک: سریعالقلم، ۱۳۷۷: ۳۳-۳۴؛ ۱۳۷۷: ۸۶-۱۰۰؛ ۱۳۷۸: ۵۸-۷۶) تبارگمانی و خویشاوندسالاری، ضعف روحیة کار جمعی، عزلتجویی و سیاست و جمعگریزی، عوامزدگی، وجود روحیة فردگرایی صوفیانه، بینش مطلقگرایی، ضعف روحیة اعتمادورزی و مسئولیتپذیری، عدم تساهل و سعة صدر، شخصیتپرستی، رابطهورزی به جای ضابطهگرایی، تعصب و افراطگرایی، تملقگویی و… . هرچند در این زمینه نیز همانند سایر مباحث علوم انسانی نمیتوان موارد و مصادیق یاد شده را حاصل قوانین مطلقاً علمی دانست و آنها را بیان از واقع شمرد. افزون بر این، باید یادآور شد که بسیاری اصولگرایان و صاحبان اندیشه و همچنین مراجع عظام تقلید در چند سال اخیر و بهویژه این ایام، ضعف عفاف و بدحجابی در جامعه را معضل اجتماعی و آفت فرهنگی و اخلاقیِ نگرانکننده در کشور مطرح کردهاند که البته در این بین نمیتوان از تأثیرات مخرب فرهنگی عملکرد ماهوارههای خارجی و تهاجم فرهنگی آنها غافل شد. ضمن اینکه عملکرد رسانة ملی در این زمینة فرهنگی نیز راضی کننده نبوده است، تا جایی که آیتالله حسین نوری همدانی، از مراجع تقلید، ضمن تأکید بر لزوم اجرای فعالیتهای فرهنگی در زمینة گسترش عفاف و حجاب و ضروری شمردن تأسیس وزارتخانهای به این منظور، از تلویزیون به مثابۀ خنثاکنندة فعالیتهای فرهنگی یاد نمودهاند و با بیان اینکه اصلاح فعالیتهای فرهنگی ابتدا در تلویزیون باید انجام شود، بر ضرورت اصلاح برنامههای فرهنگی عفاف و حجاب بهویژه در صداوسیما تأکید کرده و یادآور شده است برنامههای فرهنگی باید با منطق و استدلال به مخاطبان ارائه شود و البته در این زمینه باید با برخی برنامههای ضد دینی مقابله شود. (تابناک، ۱۳۸۹: ۱۰۴۳۵۵) آیتالله مجتبی تهرانی نیز در درس اخلاق خود، به شدت از بیتوجهی مسئولان در تربیت دینی جامعه و برخوردهای شعاری با مسائل و مشکلات جامعه بهویژه در مسئلة رواج بیحیایی و بیعفتی انتقاد کرده است. این استاد اخلاق و مرجع تقلید، هدف از بعثت انبیای الهی را تربیت جامعه و خارج کردن ابنای بشر از حیوانیت و کشاندن آنها به وادی انسانیت و الهی شدن عنوان کرده و با تأکید بر سریعالحصول بودن حرکت جامعه به سمت فساد، خواستار برخورد قاطع با مظاهر فساد شده و بر این باور است که بدون این مواجهه، جامعه حتی بدون تحریک نیز خود به خود به سمت فساد خواهد رفت. (تابناک، ۱۳۸۹: ۹۹۸۷۸) همچنین آیتالله مکارم شیرازی در دیدار رییس جمهوری با ایشان، یکی دیگر از نگرانیها را مسئله فرهنگ دانسته و در اظهارات مهمی بیان داشتهاند: هماینک به مسائل اقتصادی و سیاسی اهمیت زیادی داده میشود ـ البته باید این گونه باشد، اما نگرانی ما این است که به مسائل فرهنگی به آن مقدار که انتظار میرود اهمیت داده نمیشود… امر به معروف و نهی از منکر بسیار کمرنگ شده؛ حجاب که یک مسئلة فردی نیست و تبدیل به یک نماد اسلام شده، ولی متأسفانه در این ایام وضع نامناسبی پیدا کرده است… نظام جمهوری اسلامی منهای مسائل فرهنگی فقط اسمی از آن میماند و اگر مسائل اقتصادی و سیاسی خوب شود، اما مسائل فرهنگی واقعاً تضعیف شود، نمیتوان نام اسلامی بر این نظام گذاشت. عدة زیادی از متدینین از این مسائل فرهنگی رنج میبرند. سزاوار است این مسئله مورد توجه و عنایت خاصی قرار گیرد. نکند مشغول شدن به مسائل سیاسی و اقتصادی ما را از این مسائل دور کند؛ زیرا مسائل فرهنگی تأثیر فراوانی در مسائل اقتصادی و سیاسی دارد. اگر این نگاه نسبت به مسائل فرهنگی اصلاح شود مردم میتوانند بهتر و متحدتر در مقابل دشمن بایستند… باید برای احیای مسائل فرهنگی، حوزههای علمیه را در سراسر کشور تقویت کنیم. باید به موازات پنج برابر کردن بودجة ورزش توسط دولت، بودجة مسائل فرهنگی را چند برابر کنیم. (تابناک، ۱۳۸۸: ۹۰۸۶۸) ایشان در بیان دیگری علت مشکلات اخلاقی نگرانکننده در جامعة امروزی را متولی خاص نداشتن مسائل اخلاقی در جامعه دانسته و بر فوریت ایجاد وزارت امر به معروف و نهی از منکر برای رسیدگی به مسائل اخلاقی در مدارس و دانشگاهها تأکید نمودهاند و عدم رسیدگی به مسائل اخلاقی در جامعه را باعث ایجاد ناهنجاریهای سیاسی و اقتصادی دانستهاند. (تابناک، ۱۳۸۹: ۹۶۹۰۰) متأسفانه هماکنون در مورد متولی اصلی طرح ساماندهی حجاب و عفاف و اجرای امر به معروف و نهی از منکر و اینکه چنین امری بر عهدة دولت است یا خیر، اختلافنظرهای جدی در بین مسئولان با حوزویان (نک: روزنامة خبر، ۱۳۸۹: ش۸۴۳۲، ۴؛ تابناک، ۱۳۸۹: ۱۰۴۸۸۹) و اصحاب فرهنگی وجود دارد و انتقادات متعددی نیز در اینباره متوجه رییس جمهور و دولت وی شده است که یکی از آنها جدی نگرفتن اصل امر به معروف و نهی از منکر در میان دولتیان است و مسلماً این تفاوت آرا و سلیقهها به استمرار نابسامانیهای موجود در بخش فرهنگ و اخلاق اجتماعی دامن میزند.
دکتربهرام اخوان کاظمی
منابع ۱٫ ابنمنظور، لسـان العرب، بیـروت، دار احیاء التراث العربى، ج۹، ۱۴۰۸ق.
نظرات شما عزیزان:
وب پر محتوایی داری دوست عزیز
موفق باشی برچسبها: یک شنبه 11 خرداد 1393برچسب:مهدویت, .::. 18:58 .::. منتظر ظهور .::.
|
|
.:. Weblog Themes By : samentheme .:. |