بخش دوم
۴٫ مروری بر ضعفها و آسیبهای فرهنگی جهان معاصر
نگاهی اجمالی به وضعیت تمدن و فرهنگ دنیای معاصر به خوبی نشان میدهد که اگرچه هر روز و هر ساعت بر پیشرفتهای مادی و تمدنی بشر افزوده میگردد، رشد تمدن مادی و یا به عبارتی رشد بخش مادی فرهنگ با بخش معنوی آن همراه نبوده و جهان در حوزة فرهنگی پس رفته است و فرآوردههای معنوی فرهنگ همانند اخلاق و دینباوری با توسعهای موزون و همپا با تمدن و پیشرفتهای مادی ارتقا و تعالی نیافتهاند.
لذا وضعیت فرهنگی موجود چه در جهان کنونی و چه در جهان اسلام از شرایط مطلوبی برخوردار نیست و حتی کشور ما نیز از این آسیب مصون نمانده است. به همین دلیل اجرای اصلاحات فرهنگی برای تمهید ظهور دولت موعود، ضروری به نظر میرسد. بنابر این ضرورت، در سطور بعد به برخی از نارساییهای فرهنگی در نظامهای غربی و اسلامی اشاراتی مختصر میشود: ۱-۴٫ در نظامهای غربی
نگرشی کوتاه به جهان معاصر نشان میدهد در عصر فرامدرنیته که علم و فنآوری استیلا دارد و انواع مکاتب به ظاهر عقلانی و پیشرفتة بشری سردمدارند، نهتنها سعادت که صلح، امنیت و آرامش واقعی برای بشر حاصل نیامده است، بلکه بسیاری از انسانها با معضلات بیشماری مانند جنگ، گرسنگی، بیسوادی، عقبماندگی، جهل و خرافهپرستی مواجهند و فرآیند تدریجی انحطاط فرهنگی به وضوح به چشم میخورد.
جنگها و تهدیدهای بیپایان، همچنان بر فضای زیست روانی و فیزکی انسانها سایه میافکند. از سوی دیگر، انسان و جامعه به ظاهر پیشرفته و متمدن غربی نیز با دوری از تعالیم الهی، سر در گریبان تمایلات نفسانی و مادیت صرف سوداگرایانه نهاده و در حقیقت معنا و هویت واقعی انسانی و فرهنگی خود را از دست داده و در بحران معنای زندگی و تحیر، گمگشتگی و ازخودبیگانگی بیشتری قدم نهاده است.
امروزه تمدن غربی، به افسانة «شاه میداس» شباهتی پیدا کرده است. میداس تقاضا کرده بود که به هرچه دست میزند طلا شود و این قدرت را پیدا کرده بود، اما گرسنه و تشنه ماند؛ چون آب و نان هم در دست او تبدیل به طلا میشد، آن چنان درمانده گشت که از دیوزینوس خواست این قدرت شگفت را از او بگیرد.
ایالات متحد امریکا پس از فروپاشی شوروی، مدعی تمدن جهانمدارانه خود است، در حالی که این کشور در بحرانهای اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی دست و پا میزند. شواهد زیادی در دهههای اخیر در این زمینه وجود دارد که از جمله تحقیقات ادارة پلیس کالیفرنیا و ادارة آموزش و پرورش آن ایالت به مشکلات نظم و آرامش و انضباط دانشآموزان اشاره میکند. در این پژوهش مشکلاتی که چهل سال پیش از نظر انضباطی و حفظ نظم در مدارس آنجا وجود داشته با مشکلات دهۀ هشتاد مقایسه شده است:
مشکلات دهة چهل: سخن گفتن سر کلاس، جویدن آدامس، سر و صدای اضافی در مدرسه، دویدن در راهروها، بیانضباطی در سر صف، پوشیدن لباس نامناسب، استفاده نکردن از ظرف آشغال.مشکلات دهة هشتاد: استفاده از مواد مخدر، استفاده از الکل، خودکشی، تجاوز جنسی، دزدی، سرقت و آتشافروزی، کتککاری و ایجاد انفجار. (اخوان کاظمی، ۱۳۷۶: ۱۱۹)
این گزارش که دربارة یکی از مهمترین نهادهای جامعه یعنی آموزش و پرورش است، میزان ناامنی و انحطاط فرهنگی جامعة غربی و بهویژه امریکا را نشان میدهد. اشاره به بعضی از نظرات مطرح شده از این منظر به تمدن غربی خالی از فایده نیست: رنهگنون، «فردیتپرستی» را علت اساسی سقوط و انحطاط کنونی باختر زمین میداند؛ زیرا همین فردگرایی به گونهای، محرک و موجد رشد و تکامل بینظیر پستترین امکانات نوع بشر گردیده است.
فردیتپرستی، بیش از هر چیز نفی اشراق و شهود روحی را در پی دارد که استعدادی فوق بشری است. مقصود وی از«فردیتپرستی» نفی هرگونه اصل برتر از فردیت و در نتیجه محدود کردن تمدن، در جمیع شئون به یگانه عواملی است که جنبة انسانی و مادی صرف دارند. راهحل گنون برای غلبه بر نابسامانی تمدن غرب و نجات انسان، وفاق و همگامی نهضتگونه غرب و شرق در بازگشت به معنویت است. (نک: گنون، ۱۳۷۲: ۱۰)
دیگر از دیدگاههای ناظر به انحطاط فرهنگی جهان غرب مربوط به ژان فوراستیه است. وی در کتاب تمدن سال ۲۰۰۱به اختصار در پی تشریح و تبیین مشکلات تمدنی بشر در زمان حال و آینده است. او ضمن تشریح فراز و نشیبهای اقتصادی در قرن بیستم، به تشریح ناکامیهای بشر در قرن بیستم پرداخته است. به نظر وی، انسان متعارف ثروتمند امروزی، از انسان متعارف فقیر دیروزی خوشبختتر نیست.
بدون تردید حتی از او بدبختتر هم هست؛ چرا که در گذشته کار سخت شبانهروزی، کمبود تغذیه، کمبود سوخت، فقر دهشتبار و نبود امکانات رفاهی، زندگی را بر انسان دشوار میساخت. اما با تمام این مشکلات، بشر آن روز بیدغدغه بود و گاهی آهنگی و آوازی و خندهای نیز از در و دیوار زندگی به گوش میرسید. امروز آن مشکلات اقتصادی دیگر کمتر وجود دارد، بسیاری از مردم از پارهای امکانات برخوردارند اما درعوض سرسام، هذیان، حرص، تشویش، عصبانیت و زیادهطلبی نیز چون خوره به جان هستی و زندگی افتاده است. (ژان فوراستیه، ۱۳۶۸: ۱۰۴)
در دو سه دهۀ گذشته کلیسای کاتولیک واتیکان نیز بارها به بحران موجود در تمدن غرب اشاره کرده و تأکید نموده است که غرب به سوی تباهی و مرگ پیش میرود و تنها راه نجات آن گرایش به خدا و همگامی با اوست. از جمله در سال ۱۳۷۶، کاردنیال راتزینگر رییس مجمع دفاع از مکتب کاتولیک و یکی از عاملان اصلی انتخاب جانشین پاپ، نارضایتی خود را از روند دنیای امروز با ارائة مصاحبهای در رم اعلام کرد:
اگر به اطراف خود نگاهی بیندازیم، میبینیم که دنیا سراسر از فساد، الکلیسم و مواد مخدر پر شده است. این سبک زندگی ما را مجبور میکند به همدیگر به چشم یک رقیب نگاه کنیم. در زندگی غربی ما هرچه داریم باز بیشتر میخواهیم و این راه انسان را به طرف مرگ، خستگی از زندگی و دوستنداشتن خود و دیگران سوق میدهد. تنها راه نجات انسان انتخاب کردن خدا و همگام بودن با وی و اعتماد به اوست. دنیای غرب با حرکت در زمینههای تکنیکی و مادی، اوضاع جهان سوم را وخیمتر کرده و نهادهای مذهبی اخلاقی و اجتماعی کشورهای درحال توسعه را از بین میبرد. (کیهان، ۱۳۷۶)
همچنین در جهان امروز اگرچه گسترش ارتباطات الکترونیکی و اینترنتی موجبات پیشرفتهای علمی شگرفی را پدید آورده است، همین ابزار علمی و فرهنگی نیز به دلیل سوء استفاده و کاربریهای غلط، آسیبهای خطرناکی را متوجه فرهنگ بشری نموده و انحطاطهای اخلاقی خانمانسوزی را ایجاد کرده است که امریکاییان در این زمینه پیشقراول هستند. برای نمونه و به گزارش موسسة آنلاین ام. بی. ای در خرداد ۱۳۸۹، ۲۴ میلیون سایت غیر اخلاقی در جهان وجود دارد که دوازده درصد از کل وبسایتها را دربر میگیرد.
بر این اساس چهل میلیون امریکایی پرسهزن در این نوع سایتها، مشغولترین کاربران موضوعات غیر اخلاقی در اینترنت هستند. از هر سه کاربر یکی زن بوده و هفتاد درصد از کاربران بین هجده تا ۲۴ ساله هستند که به طور ماهانه به این سایتها مراجعه میکنند. صنعت موضوعات مستهجن در امریکا سالانه ۸۴/۲ میلیارد دلار و در جهان ۹/۴ میلیارد دلار درآمد را به گونة مستقیم نصیب صاحبانش کرده است.
بنابه این گزارش فقط در سال ۲۰۰۶ بیشتر از ۹۷ میلیارد دلار درآمد از اینترنت به طور مستقیم و غیر مستقیم مربوط به موضوعات مرتبط با مستهجن بوده که این مبلغ افزون بر امریکاییها نصیب چینیها نیز شده است.
همچنین روزانه ۵/۲ میلیارد ایمیل مستهجن در اینترنت به جعبـۀ نامة کاربران ارسال میشود که این رقم معادل هشت درصد از کل ایمیلها را شامل میشود. گزارش مزبور حاکی از آن است که ۲۵ درصد از تمام کلمات جستوجو شده در اینترنت محتوای غیر اخلاقی دارند که معادل ۶۸ میلیون درخواست کلمه در روز است.
به گزارش این بررسی، ۳۵ درصد از تمام دانلودهایی که در اینترنت میشود موضوع مستهجن داشته است، همچنانکه ۳۴ درصد از کاربران به طور ناخواسته مثلاً از طریق «پاپ آپ» و تبلیغات ناگهانی محتویات این موضوع را روی صفحه خود دیدهاند. روزی ۱۱۶ هزار جستوجوی مستهجن و غیر اخلاقی در مورد موضوعات افراد کم سن و سال نیز در امریکا صورت میگیرد و یازده سالگی اولین سن در امریکاست که به جستوجوی موضوعات غیر اخلاقی در اینترنت پرداخته میشود.
همچنین بیست درصد از کارمندان اعلام کردهاند هنگام کار در اداره، روی اینترنت فیلمهای مستهجن میبینند. گزارش مزبور بیان میدارد که در هر ثانیه ۳۰۷۵ دلار پول صرف موضوعات مستهجن آنلاین میشود. همچنین ۲۸۲۵۸ کاربر اینترنت در هر ثانیه این نوع سایتها را تماشا میکنند و در هر ثانیه نیز ۳۷۲ کاربر کلمات غیر اخلاقی را تایپ میکنند. هر ۳۹ ثانیه نیز در امریکا یک ویدیوی مستهجن تولید و روی اینترنت گذاشته میشود.
این رویکردهای غیر اخلاقی و ضد فرهنگی موجب تأثیرات بسیار مخربی در سست کردن نظام خانواده در غرب شده است تا جایی که در برخی از این کشورها یا تمایل به تشکیل خانواده کم شده یا تشکیل رسمی و متعهدانه خانواده جای خود را به «همزیستی غیر رسمی» و ناپایدار داده است.
شاهد این مدعا آن است که بنابه آمارهای رسمی دفتر فدرال آلمان در سال ۲۰۰۸ میلادی ۲۰۸ هزار کودک در این کشور به ظاهر متمدن غربی بدون ازدواج متولد شدند که ۳۲ درصد نوزادان این کشور را تشکیل میدهند که این رقم در شرق این کشور بیش از پنجاه درصد است. (یکسوم کودکان آلمانی نامشروع هستند، ۱۳۸۹) (تابناک، ۱۳۸۹: ۹۶۷۰۰) به نظر میرسد با توجه به چنین نشانههایی از انحطاط تدریجی اخلاقی و فرهنگی نظامهای غربی، میتوان گفت نظریة رویارویی یا برخورد تمدنهای ساموئل هانتینگتون و درگیری، تعارض و جنگ نرم این فرهنگ مادی با فرهنگ متعالی اسلامی در حال تحقق است. ۲-۴٫ در برخی کشورهای اسلامی
متأسفانه وضعیت فرهنگی کشورهای اسلامی نیز از آسیبهای تمدن مادی و جنگ نرم آن مصون نمانده و کار بدانجا کشیده که حتی کشورهایی مانند عربستان که مقدسترین اماکن مذهبی مسلمانان را در خود جای داده دچار معضلات فرهنگی و اخلاقی عدیدهای گشته است. به اعتقاد کارشناسان، فساد اخلاقی و انحرافات جنسی روزافزون در عربستان سعودی امروز دیگر تنها ناهنجاری فرهنگی و اجتماعی و قابل کتمان کردن نیست و به مشکلی بزرگ در این کشور تبدیل شده است. لذا برای اثبات این مدعا تنها به ذکر چند گزارش مستند در اینباره پرداخته میشود.
بنابه گزارش «العالم»، پرسشهای بسیاری در محافل مختلف اجتماعی و فرهنگی بهویژه خانوادههای عربستانی دربارة علت گسترش فساد اخلاقی و انحرافات جنسی در این کشور مطرح است و امروزه آشکارا در رسانههای سعودی از ازدواجهای غیرقانونی، تجاوز به نوامیس، خرید و فروش مشروبات الکلی و بازداشت منحرفان جنسی در رسانههای سعودی منتشر میشود، در حالی که گذشته انتشار این دست اخبار خط قرمز بود و دولت سعودی با سیاست پنهانکاری سعی در کتمان آن داشت.
در همین راستا، علی الحناکی، رییس بخش وزارت امور اجتماعی عربستان در شهر مکه مکرمه، گفته است: «انواع فساد اخلاقی در عربستان دیگر تنها پدیدههای زشت نیستند، بلکه به یک معضل و مشکل بزرگ برای دولت و مردم تبدیل شدهاند و اقدامات کنترلی نتوانسته آن را مهار کند.»در این گزارش به مطلب مجلة امریکایی آتلانتیک چنین اشاره شده است:
دولت عربستان که به عقاید وهابیت ملتزم است، از اختلاط بین زن و مرد جلوگیری میکند؛ اما فساد اخلاقی علنی در این کشور رو به افزایش است و این در حالی میباشد که انواع این فساد به صورت مخفی رواج دارد. «گسترش فساد اخلاقی در عربستان سعودی، ۱۳۸۹» (پایگاه خبری ـ تحلیلی تابناک، ۱۳۸۹: ۹۷۸۸۰)